وقت زیادی از شبانه‌روز پی‌گیر اخبار مملکتَم. از کشور چیزی عاید ما نشد ولی غصه‌ش رو زیاد خوردیم. این جمله گویا از «محمد اسلامی ندوشن»ست که میگه «اگر نمی‌تونید برای ایران کاری کنید لااقل غصه‌ش رو بخورید» و من واقعا غصه‌ی این کشور رو زیاد می‌خورم. خدا عاقبت ما و این کشور رو بخیر کنه. تمامیت ارضی‌ش رو حفظ و مردمانش رو شادمان کنه.

هیچ وقت عضو سازمانیِ هیچ گروه و دسته‌ای نبودم. منتی نه به سر کسی دارم و نه حتی به سر خودم. روحیه‌ی من اجتماعی نیست. نمی‌تونم عقاید خودم رو نادیده بگیرم و با یه گروه جلو برم. البته آرمان‌گرای گوشه نشینی هم نیستم. به گروه‌هایی احساس نزدیکی می‌کنم. عقایدشون رو مفیدتر به حال کشور می‌دونم. بهشون رای می‌دم و بعضی وقت‌ها هم حساب‌گری می‌کنم و همراه کسانی می‌شم که خسارت کمتری بار می‌آرند! گذشته‌ای که بر کشور رفته رو یادمه. زود از اصلاح امور خسته نمی‌شم و شرایط کشور و فشارهای موجود روی رئیس‌جمهور رو درک می‌کنم. اگر قولی رو نتونه عملی کنه به تمسخر و نومیدی روی نمی‌آرم و کارهای کرده‌ش رو کوچک نمی‌شمرم.

خیلی اهل شبکه‌های اجتماعی نبودم. جز یکی دو ماه هیچ وقت در فیس‌بوک حضور نداشتم. اون یکی دو ماهه هم به خاطر کسب اطلاع از یکی اونجا بودم! دو ماهی رفتم کلوب. اونجا در جمع دوستانی شعردوست دراومدم. شعر پست می‌کردن و شجریان به اشتراک می‌ذاشتن. چند وقتی بودم و بی‌خبر خارج شدم. در اینستاگرام هم یه عکس گل گذاشتم و بعد اَپِش رو از تبلت و گوشی پاک کردم. اظهار مداوم «خوشبختی» و «باحالی»یِ ساختگی به نظرم خیلی احمقانه اومد. فضای من نبود.

ماهیت توئیتر فرق داشت. جای کسب خبر بود. هر پست، اول ۱۴۰ کاراکتر و بعد ۲۸۰ کاراکتر شد. مطلب رو می‌بایست مختصر و مفید بگی.  البته چند بار از این فضا هم فاصله گرفتم ولی باز برگشتم. چهره‌های سیاسی مورد وثوق جامعه اینجا هستن. جناح‌های مختلف هم هستن و اگر پیگیری کنی می‌تونی تا حدودی بفهمی در سر هر کسی چی می‌گذره.

اما توئیتر، دیگه توئیتر سابق نیست. این روزها همه شدن وابسته. فهمیدنش هم ساده‌ست. چند وقتی که توئیت‌هاشون رو بخونی می‌فهمی کی فردی توئیت می‌کنه و کی سازمانی. یه گروه وابسته به سازمان‌های جمهوری اسلامی، یه گروه سلطنت‌طلب، یه گروه مجاهد. تا دلت بخواد اکانت‌های فیک و یه شبه مثل قارچ درمی‌آن و همه در حال فحاشی. افراد مستقل و شناخته‌ شده با هر اظهار نظری زیر ضرب فحاشی کاربران فیک می‌رن به طوری که همین دو روزه لااقل دو نفر اکانت‌شون رو بستن و رفتن و بسیاری رو خوندم که در فکر ترک توئیترند.

فضای توئیتر خراب شده و این فضا در صورت تداوم قابل تحمل نیست. اگر «سازمان‌یافته‌»ها نرن که نخواهند رفت سرنوشتی بهتر از «بالاترین» در انتظار توئیتر نیست. «مجاهد‌»ها و «سلطنت‌طلب‌»ها عملا «بالاترین» رو نابود کردند.

نوشته شده در: 1396-11-24 (6 سال 3 ماه 2 روز پیش)

من محسن هستم؛ برنامه‌نویس PHP و Laravel و Zend Framework و پایتون و فلسک، ولی بیشتر تمرکزم روی لاراول است. این سایت را اولین بار با فلسک نوشتم ولی بعد تصمیم گرفتم آن را با لاراول نیز پیاده‌سازی کنم. هم نسخه‌ی فسلک و هم نسخه‌ی لاراول را می‌توانید روی گیت‌هابم پیدا و دانلود کنید.

برای ارتباط با من یا در همین سایت کامنت بگذارید و یا به dokaj.ir(at)gmail.com ایمیل بزنید.

در مورد این مطلب یادداشتی بنویسید.