امروز «اقتصاد به زبان ساده» از «لس لیوینگستون» رو تموم کردم. کتاب خوبی بود و اصلا انتظار نداشتم این حجم از اطلاعات را در این تعداد صفحهی اندک منتقل کند. بعد از خواندنش کتاب «منکیو» را ورق زدم و دیدم میتوانم اطلاعات تکمیلی هر مبحث را از این کتاب بخوانم.
باید وقت بذارم و حجم عظیم یادداشتهایی که هنگام مطالعه برداشتهام بخوانم.
بالاخره با اصرار فرشته «انسان خردمند» رو خوندم. امروز تمامش کردم. بدک نبود. به زردیای که فکر میکردم نبود، یا شاید اصلا زرد نبود!
در بین این کتاب و «چرا ملتها شکست میخورند» دو کتاب دیگر هم خواندم ولی از آنجا بیحال و تنبلم این جا ننوشتمشان. یکی «اقتصاد در یک درس» از هنری هزلیت و دیگری «اقتصاد چگونه کار میکند» از راجر فارمر.
«راه بردگی» از هایک را ادامه ندادم. قدری سنگین بود. باید بعدا سراغش بروم.
به قول جادی با سرعت غیرقابل تصوری دارم پیش میرم.
دیروز بالاخره «ملتها چرا شکست میخورند» را تمام و امروز «راه بردگی» از فردریش فون هایک رو شروع کردم. در خواندنش کمی مشکل دارم. جلوتر بروم بهتر میتوانم داوری کنم که مشکل از ترجمه است یا کتاب به ذات مشکل است و یا اینکه من برای ورود در این موضوع زیادی کم دانشم.
دارم چرا ملتها شکست میخورند؟ از عجم اوغلو رو میخونم. حدودا صفحهی چهارصد و پنجاهم و دویست صفحهی دیگه مونده. یه جاهاییش واقعا روده درازی صرفه. خستهم کرده ولی از ترس اینکه مبادا اطلاعات به درد بخوری رو از دست بدم، که یقینا اطلاعات مفیدی هم بین این چونهدرازیها هست، مجبورم ادامه بدم.