علی‌رغم اینکه در مسیر زندگی همراه بقیه جلو رفته‌ام ولی تاکنون هیچ وقت از خودم راضی نبوده‌ام. علتش اینه که آدم منعطفی نیستم. نمی‌تونم از دقایق پرت زندگیم استفاده کنم. اگر قرار بر انجام کاری در یک ساعت بخصوص باشه بیکار می‌نشینم تا اون ساعت برسه و مشغول انجام اون کار بشم! چه بسیار کارهای معضل گونه‌ای که بارها عقب انداختمشون و وقتی بالاخره سروقتشون رفتم در چند دقیقه‌ حل شدن. در این جور مواقع آه از نهادم بلند میشه که آیا واقعا این چند دقیقه ارزش این همه خوراک فکری رو داشت؟ ولی دریغ از عبرت گرفتن!

چند وقت پیش یکی در توییتر درخواست کرده بود که یه پرسشنامه در مورد «اهمال‌کاری» رو پر کنید. به قصد پر کردن رفتم. شاید حدود 5 صفحه بود و توی هر صفحه 10 تا سوال 4 گزینه‌ای. شروع کردم به جواب دادن. به پایان صفحه که رسیدم متوجه شدم در تمام سوالات گزینه 4 رو انتخاب کردم، گزینه‌ای که در تمام سوالات دلالت بر این می‌کرد که کارم را تا آخرین لحظه‌ای که جا داره عقب می‌ندازم! دیدم خیلی ضایع‌ست. قید جواب دادن به سوالات را زدم و صفحه را بستم.

به این ایراد خودم خیلی خوب واقف بودم. قبلا چند بار به همکارم که خیلی با هم صمیمی هستیم در مقام شوخی گفته‌ بودم که: «من کار رو با دستم تا جایی که می‌دونم امکان داره به عقب پرت می‌کنم!» این جمله مختصرترین چیزیه که می‌تونه تنبلی‌م رو توصیف کنه.

شاید علت اهمال‌کاری من رشته‌ای‌ است که خوانده‌ام، کامپیوتر و نرم‌افزار! عمده شاغلین این رشته آدم‌های بدقول و «پشت‌گوش‌انداز»ند!

نمی‌دونم!

نوشته شده در: 1396-10-20 (6 سال 4 ماه 5 روز پیش)

من محسن هستم؛ برنامه‌نویس PHP و Laravel و Zend Framework و پایتون و فلسک، ولی بیشتر تمرکزم روی لاراول است. این سایت را اولین بار با فلسک نوشتم ولی بعد تصمیم گرفتم آن را با لاراول نیز پیاده‌سازی کنم. هم نسخه‌ی فسلک و هم نسخه‌ی لاراول را می‌توانید روی گیت‌هابم پیدا و دانلود کنید.

برای ارتباط با من یا در همین سایت کامنت بگذارید و یا به dokaj.ir(at)gmail.com ایمیل بزنید.

در مورد این مطلب یادداشتی بنویسید.